حق مسلم ما

اسفند ۱۴، ۱۳۹۲

انصار حکومت سید علی یا پیروان دولت حسن کلید ؟ کدامیک قاتل است ؟

یک دانشجوی دختر کرد در ارومیه بە طرز مشکوکی جان باخت. بنا گزارش منابع خبری در کردستان جسد شیدا حاتمی، از اهالی روستای "نوی" از توابع مرگور ارومیه در خوابگاه دانشکده‌ی مهندسی کشاورزی دانشگاه نازلوی ارومیه یافت شد. بنا به این گزارش روز 10 اسفند 1392 جسد شیدا حاتمی دختر دانشجوی کرد در خوابگاه دانشگاه نازلوی ارومیه پیدا شد که قطراتی خون نیز بر روی چادر وی مشاهده شده است. این دختر دانشجو که 24 سال سن داشت، دانشجوی کارشناسی ارشد بود

دانشگاه به خانواده‌ی شیدا حاتمی،  زنگ نزده. خانواده‌ی وی از دانشجویان منطقه شنیدن به گونه‌ای که دانشجوهای منطقه به خانوادشون خبر داده و خبر دست به دست به خانواده‌ی عمر حاتمی در نوی می‌رسد.
شهلا خواهر بزرگ شیدا ولزگین که برادر شیدا است، بعد از آن که به دانشگاه سر میزنند، درمانگاه با خونسردی به آنها گفته خودکشی کرده شهلا با عصبانیت روی میز می‌کوبد و می‌گوید پس کوجنازه کو پلیس جنایی و درمانگاه می‌گوید به پزشک قانونی انتقالش داده‌اند. شهلا خواهر بزرگ شیدا به همرا لزگین برادرش، به پزشک قانونی ارومیه رفته و پزشک قانونی به آنها می‌گوید کسی با این مشخصات را اینجا نیاورد‌ه‌اند. عمر، مریم و محسن که از سایر اعضای خانواده‌ی شیدا هستند هنوز تو راه بوده‌اند شهلا و لزگین در بیمارستان خمینی ارومیه دنبال جسد می‌گردند. یک برانکارد را با جنازه می‌بینند که کارمندان بیمارستان خمینی آن را به سردخانه انتقال می‌دهند. سریعا به نزدیک جسد رسیده کاور را باز می‌کنند و می‌بینند شیهد شیدا حاتمی، چادر بر سر داشته و در عین حال صورتش کبود بوده و از دهان و پیشانیش خون چکیده و انگشتانش زخمی شده‌اند. محسن و لزگین شورش که از برادران شهید شیدا هستند، شکایت‌نامه نوشته و با پلیس جنایی واگاهی به دانشگاه نازلوی ارومیه رفته و محل خوابگاه و اتاق را بررسی می‌کنند که چرا بدون اطلاع‌دادن به پلیس جنایی و خانواده‌ی وی، جنازه را جابجا کرده‌اند و آنها جواب منطقی نداشتند.محسن و لزگین و شورش می‌گویند یک تخت خواب دو طبقه بوده و روبانهای نایلونی را که دورسبزی و جعبه شیرینی می‌پیچند آنجا مشاهده کرده‌اند. مسئولین خوابگاهاعلام کرده‌اند که با این روبانهای دور شیرینی خودکشی کرده ولی پلیس جنایی بررسی کرده و می‌گوید صحنه سازی بوده و در اصل شهید شیدا حاتمی به قتل رسیده است. وقتی جسد از بیمارستان خمینی به پزشکی قانونی انتقال داده می‌شود، خانواده‌ی شیدا وکیل گرفته و به خانه برمی‌گردند. دستور کالبدشکافی داده شده تا معلوم گردد دقیق چند ساعت بوده که فوت کرده و آیا چیزی بخوردش دادهاند یا تزریق کردن و چیز دیگری بوده یا نه و پلیس پزشک و وکیل اعلام می‌کنند تا این مرحله مشخص شده است که قتل عمده باز ربوشت وخفه کردن کشته شده است. هنگام کفن کردن شیدا هم متوجه شده‌اند که گردنش نشکسته و طلاهایش نیز همراه وی نبوده وکیل مشغول بررسی است تا بداند طلاها در بیمارستان جدا شده‌اند یا چیز دیگری در میان است.