عباس عبدی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی، با پیشنهاد ۳ راهکار برای خروج از بحران فعلی، به دولت و مجموعه اصولگرایان، همزمان خاطرنشان می کند: "اصلاح طلبان باید خودشان را نسبت به آینده کشور متغیر مستقل تعریف کنند، یعنی با توجه به تغییری که میتوانند در آینده کشور بگذارند منتظر کارها و حرکات دیگران نباشند تا برای آنها راه را باز کنند و مسلما باید به تبعات این استقلال هم ملتزم باشند." سایت پویش، ارگان خبری سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار در گزارشی از نشست خود با عبدی نوشت: عبدی با تاکید بر عدم تقدم و یا تاخر هر یک از راهها بر یکدیگر اظهار داشت: یکی از این سه راه این است که جریان حاکم خودش را بازسازی کند، راه دیگری که فکر میکنم میتواند برای مجموعه اصولگرایان قابل تصور باشد، سازش خارجی هست و راه سوم آن است که تفاهم و سازشِ داخلی صورت بگیرد. این روزنامه نگار و پژوهشگر اصلاح طلب وضعیت امروز ایران را به یک کشتی سوراخ تشبیه کرد و گفت: امروز جامعهٔ ما چنان با بحران روبرواست که کلیت جامعه در خطر است. من اگر به وضعیت اصلاح طلبها حساس میشوم مربوط به این است که آنها چه کمکی برای برون رفتِ از این وضعیت میتوانند بکنند. امروز شما وضع اقتصادی را میبینید. آن از قصه ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی و این هم از وضعیت نرخ دلار و ارز که باعث شده اقتصاد مملکت در چهار راه استانبول تعیین شود. عبدی با انتقاد از عدم پاسخگویی مسئولان ادامه داد: یک زمانی اگر دلار بیست تومان بالا یا پایین میشد میگفتند که دولت باید برای این بیست تومان جواب بدهد ولی حالا در عرض دو هفته هزار تومان قیمتِ دلار بالا میرود. باید ببینیم جریان حاکم بیتفاوت شدهاند، نمیتوانند کاری بکنند و یا آن را وضعی طبیعی میدانند. وضعیت بیکاری، تورم، صادرات، واردات و همهٔ حوزههای اقتصادی به این شکل است. وضعیت وحدت خود نیروهای اصولگرایان اینطور است که وقتی که رییس دولت در سازمان ملل در حال صحبت است و حالا به این کاری نداریم که چه میگوید، اینجا مشاور مطبوعاتیاش همان لحظه روانهٔ زندان میشود. حالا میتوانستید او را یک هفته قبل یا یک هفته بعد ببرید و یا اینکه اصلاً همان موقع که حکم دادید او را زندان میبردید. از طرفی با فرزندان آقای هاشمی این گونه رفتار میکنند. دستگاهِ قضایی هم اصرار پشتِ اصرار که ما سیاسی نیستیم ولی خوب هر کسی نگاه کند میفهمد که اینها رفتارهای سیاسی است. اگر به یک کسی حکم دادید خب ببریدش زندان، حالا این حکم هر چه هست من کاری ندارم. او افزود: همان موقع من شنیده بودم که به آقایان گفته بودند که چرا فلانی را زندان نمیبرید، به یکی از نزدیکانش گفته بود که هر وقت جوانفکر را بردند این را هم میبرند که بعدش هم دقیقاً همینطور شد، گویی دستگاه قضایی مرتبطِ به معادلات سیاسی است که اگر از این طرف یکی را زندان میبرند حتماً از اطرافیان احمدینژاد هم یکی را میبرند تا یک جور توازن برقرار شود. وحدت اصولگرایان را هم اگر نگاه کنیدمی بینید تعجب آور است که یک جریان به صورت هم زمان دچار بحران داخلی و خارجی باشد. این کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به بحث روابط خارجی اعلام کرد: از یک طرف یکی میگویند جنگ میشود و وقتی میبینند حرف خوبی نزدهاند دوباره میگویند نه جنگ نمیشود و معلوم نیست که در این دو روز چه اتفاقی افتاده که تا دیروز میگفتند جنگ قطعی است و دیر و زود دارد و سوخت و سوز ندارد امّا امروز میگویند نه چنین خبرهایی نیست. صرف مطرح شدن مسئلهٔ جنگ در روابط خارجی- کاری به خوب بودن یا بد بودنِ آن ندارم، من به تبعاتش نگاه میکنم -کل اقتصاد را دچار بحران میکند چه برسد به اینکه این موضوع این همه مدت مطرح باشد و رویش اصرار باشد که رخ میدهد یا رخ نمیدهد. این فعال سیاسی اصلاح طلب با تاکید بر شکاف روز افزون دولت – ملت اظهار کرد: به لحاظ اجتماعی من معتقدم فروپاشی اجتماعی در ایران عملا رخ داده و تنها عاملی که موجب بروزِ این نمیشود همین قدرت عریان دولت است که امیدوارم همین قدرت هم قبل از اینکه کلّ جامعهٔ ما بازسازی بشود از بین نرود که اگر آن هم از بین برود ما با یک فروپاشی عیان اجتماعی روبرو خواهیم شد. شکاف دولت- ملت هم که به هر دلیلی از سال ۸۸ به بعد افزایش پیدا کرده است و فکر میکنم وضعیت اقتصادی ایران آن را بیشتر از گذشته خواهد کرد و اصولاً با یک وضعیت ناخرسند کنندهای روبرو خواهیم بود. وی ادامه داد: مثلا من در چند روز گذشته درگیر کارهای فرزندم در دانشگاه تهران برای میهمان شدن از شیراز به تهران و به دلایل پزشکی بودم. تمامِ مراحل را طبق ضوابط انجام دادیم که حالا کاری نداریم که هیچ کسی این کار را انجام نمیداد و آخر سر هم ما خسته شدیم و گفتیم اصلاً نمیخواهیم و همان شیراز بماند بهتر است. نکتهٔ کلیدیاش اینجاست که دانشگاه تهران که باید بازترین و خوش برخوردترین و سیالترین سیستمِ اداری را داشته باشد چنان نظام اداریِ فاجعه باری دارد که اگر چنانچه فردا دانشجو با کینه و نفرتی که از آن نظام اداری پیدا میکند از دانشگاه فارغ التحصیل شود خواهند دید که چه اتفاقی خواهد افتاد، چون امروز صدایشان نمیتواند در بیاید. این دانشگاه تهران است. ولی حالا شما میبینید که کل سیستم کمابیش یا از یک لحاظ درگیر فساد مالی است، و یا از یک لحاظ با ناکارآمدی نظام اداری رو به رو است. عبدی با انتقاد از عملکرد صدا و سیما اظهار داشت: وضع فرهنگی و اجتماعی هم به این گونه است که شکاف رسانهای که ما داریم در هیچ کجای دنیا نداریم. شما نگاه کنید! یک رسانهٔ رادیو و تلویزیون داریم که برای خودش یک شهر عظیمی است و به اندازهٔ چند کشورِ کوچک آنجا ساختمان دارد. شما فقط برون دادِ این سازمان را ببینید که رنگش از من و تو میپرد. شبکهای که ۴ نفر در یک اتاقی نشستهاند و ادارهاش میکنند. فقط یک ورزش نشان میدهند که آن را هم دوست ندارند و از سر اجباراست. بنابر این میخواهم بگویم این شکاف رسانهای یک تصویرِ بسیار ناخوشایندی را از آیندهٔ ما نشان میدهد که واقعاً من به لحاظ تحلیلی نمیدانم که چه اتفاقی خواهد افتاد. شاید یک کم هم میترسم از اینکه به آینده فکر کنم. او با پیشنهاد ۳ راهکار به جریان حاکم اعلام کرد: من نمیخواهم بگویم که کدامیک بر آن یکی تقدم یا تاخر دارد، فقط این سه راه را میگویم؛ یکی از این سه راه این است که جریان حاکم خودش را بازسازی کند، یعنی از این وضعیت بلاهت آوری که سیستمِ مدیریتی دارد به هر دلیلی تصمیم بگیرند که بیرون بیایند و یک نوعی عقلانیت را در سیستم تزریق کنند و افرادی را که قادر به این کار هستند را در مصدر کار بگنجانند و مملکت را از ریل خطرناک فعلی خارج کنند. یک راه دیگری که فکر میکنم میتواند برای جریان حاکم قابل تصور باشد، سازش خارجی هست. با خارج سازش کنند و کوتاه بیایند. یک راهِ دیگر این است که تفاهم و سازشِ داخلی صورت بگیرد. این کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی ضمن تاکید بر تعدد و پراکندگی اصلاح طلبان در فضای سیاسی کشور اظهار داشت: بعضی اوقات اگر میبینید اصلاح طلبها خیلی متعدد و پراکنده هستند و یا حتی غیر معمول حرف میزنند به دلیل این است که در یک برکهٔ ساکن و ساکت و آرامی قرار گرفتهاند و هر کدام از آنها در این برکه یک سازی میزند و میروند، امّا اگر یک جریان و یا یک جنبش اجتماعی ولو ضعیف به وجود بیاید همه سعی میکنند خودشان را با آن هماهنگ و تنظیم کنند که حالا یا آن جریان را تغییر میدهند و یا خودشان با آن همراه میشوند که فرقی در اصل موضوع نمیکند. امّا نهایتاً همه در یک مسیر حرکت میکنند. او با اشاره به صحبتهای آقای علوی تبار در جمع اعضای سازمان که ماه پیش اتفاق افتاد بیان کرد: چون من و آقای علوی تبار با هم حشر و نشرِ بیشتری داریم به این سبب هم همفکریمان هم بیشتر است. بنابر این ممکن است صحبتهایی که اینجا مطرح کردم با صحبتهای ایشان (علوی تبار) در قسمتهایی همپوشانی داشته باشد. نکتهای که باید عنوان کنم این است که شما میخواهید ببنید آیندهٔ اصلاح طلبی و احیاناً آیندهٔ اصلاح طلبان چه وضعی خواهد داشت؟ باید بگویم که اگر شما در یک کشتی نشسته باشید که این کشتی سالم است و در حال حرکت به سوی مقصدش است و یک گروهی در این کشتی هستند که در موردِ آیندهٔ خودشان صحبت میکنند، این یک کار معقولی است چرا که میتوانند بگویند برنامهٔ ما وقتی که این کشتی به مقصد میرسد چه است. امّا یک وقت یک گروهی در کشتی نشستهاند و این کشتی سوراخ شده و در حال غرق شدن است، آن وقت صحبت کردن از آیندهٔ آن گروه یک امرِ بیهوده و اضافی است. اینجا باید صحبت از آیندهٔ کشتی باشد. اگر در موردِ آیندهٔ این گروه هم میخواهیم بحث کنیم دقیقاً در ارتباط با آیندهٔ این کشتی باید بحث کنیم که این گروه چه نقشی در عبور سالم این کشتی از امواج و غرق شدن میتواند داشته باشد. بنابراین مهمترین برنامهای که اصلاح طلبها برای جلوگیری از غرق شدن این کشتی دارند این است که یک اراده و ایده روشنی را روی میز بگذارند. مجموعه اراده اصلاحات باید ایدههای کلیاش را حول و حوش چهار پنج موضوع و محور اساسی روز تنظیم بکند و با بیان روشن ارائه بکند. این روزنامه نگار و پژوهشگر اصلاح طلب ادامه داد: اما این کار کفایت نمیکند چون در سیاست کسی به دنبال ایدهٔ کسی نیست بلکه قدرتی که به دنبال تحقق این ایده است مهم است. مجموعهای که معرف قدرت اصلاح طلبان هست باید ارادهٔ خود را نشان بدهد. اصلاح طلبان علی رغم وسعتی که دارند ارادهٔ شکل گرفتهای ندارند. برای مثال در مورد بحث انتخابات هر روز یک رفتاری میکنند یا در مورد مخاطب مختلف نظرات مختلف ارائه میکنند. این رفتارها در سیاست نتیجه مطلوبی ندارند. این فعال سیاسی با تاکید بر ضرورت ثبات رفتاری اصلاح طلبان ذکر کرد: هر عملی یک چوب دارد و یک نون. اصلاح طلبان در اثر عدم ثبات رفتاری این چوب را میخورند اما نونش را نمیخورند. ارادهٔ اصلاحات مساله بسیار مهمی است که متجلی بشود. وی در پایان با تاکید بر اقدام از موضع قدرت اصلاح طلبان اظهار کرد: اصلاح طلبان باید خودشان را نسبت به آینده کشور متغیر مستقل تعریف کنند، یعنی با توجه به تغییری که میتوانند در آینده کشور بگذارند منتظر کارها و حرکات دیگران نباشند تا برای آنها راه را باز کنند و مسلما باید به تبعات این استقلال هم ملتزم باشند. منبع جرس
مهر ۲۱، ۱۳۹۱
به لحاظ اجتماعی عملا فروپاشی اجتماعی در ایران رخ داده است
عباس عبدی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی، با پیشنهاد ۳ راهکار برای خروج از بحران فعلی، به دولت و مجموعه اصولگرایان، همزمان خاطرنشان می کند: "اصلاح طلبان باید خودشان را نسبت به آینده کشور متغیر مستقل تعریف کنند، یعنی با توجه به تغییری که میتوانند در آینده کشور بگذارند منتظر کارها و حرکات دیگران نباشند تا برای آنها راه را باز کنند و مسلما باید به تبعات این استقلال هم ملتزم باشند." سایت پویش، ارگان خبری سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار در گزارشی از نشست خود با عبدی نوشت: عبدی با تاکید بر عدم تقدم و یا تاخر هر یک از راهها بر یکدیگر اظهار داشت: یکی از این سه راه این است که جریان حاکم خودش را بازسازی کند، راه دیگری که فکر میکنم میتواند برای مجموعه اصولگرایان قابل تصور باشد، سازش خارجی هست و راه سوم آن است که تفاهم و سازشِ داخلی صورت بگیرد. این روزنامه نگار و پژوهشگر اصلاح طلب وضعیت امروز ایران را به یک کشتی سوراخ تشبیه کرد و گفت: امروز جامعهٔ ما چنان با بحران روبرواست که کلیت جامعه در خطر است. من اگر به وضعیت اصلاح طلبها حساس میشوم مربوط به این است که آنها چه کمکی برای برون رفتِ از این وضعیت میتوانند بکنند. امروز شما وضع اقتصادی را میبینید. آن از قصه ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی و این هم از وضعیت نرخ دلار و ارز که باعث شده اقتصاد مملکت در چهار راه استانبول تعیین شود. عبدی با انتقاد از عدم پاسخگویی مسئولان ادامه داد: یک زمانی اگر دلار بیست تومان بالا یا پایین میشد میگفتند که دولت باید برای این بیست تومان جواب بدهد ولی حالا در عرض دو هفته هزار تومان قیمتِ دلار بالا میرود. باید ببینیم جریان حاکم بیتفاوت شدهاند، نمیتوانند کاری بکنند و یا آن را وضعی طبیعی میدانند. وضعیت بیکاری، تورم، صادرات، واردات و همهٔ حوزههای اقتصادی به این شکل است. وضعیت وحدت خود نیروهای اصولگرایان اینطور است که وقتی که رییس دولت در سازمان ملل در حال صحبت است و حالا به این کاری نداریم که چه میگوید، اینجا مشاور مطبوعاتیاش همان لحظه روانهٔ زندان میشود. حالا میتوانستید او را یک هفته قبل یا یک هفته بعد ببرید و یا اینکه اصلاً همان موقع که حکم دادید او را زندان میبردید. از طرفی با فرزندان آقای هاشمی این گونه رفتار میکنند. دستگاهِ قضایی هم اصرار پشتِ اصرار که ما سیاسی نیستیم ولی خوب هر کسی نگاه کند میفهمد که اینها رفتارهای سیاسی است. اگر به یک کسی حکم دادید خب ببریدش زندان، حالا این حکم هر چه هست من کاری ندارم. او افزود: همان موقع من شنیده بودم که به آقایان گفته بودند که چرا فلانی را زندان نمیبرید، به یکی از نزدیکانش گفته بود که هر وقت جوانفکر را بردند این را هم میبرند که بعدش هم دقیقاً همینطور شد، گویی دستگاه قضایی مرتبطِ به معادلات سیاسی است که اگر از این طرف یکی را زندان میبرند حتماً از اطرافیان احمدینژاد هم یکی را میبرند تا یک جور توازن برقرار شود. وحدت اصولگرایان را هم اگر نگاه کنیدمی بینید تعجب آور است که یک جریان به صورت هم زمان دچار بحران داخلی و خارجی باشد. این کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به بحث روابط خارجی اعلام کرد: از یک طرف یکی میگویند جنگ میشود و وقتی میبینند حرف خوبی نزدهاند دوباره میگویند نه جنگ نمیشود و معلوم نیست که در این دو روز چه اتفاقی افتاده که تا دیروز میگفتند جنگ قطعی است و دیر و زود دارد و سوخت و سوز ندارد امّا امروز میگویند نه چنین خبرهایی نیست. صرف مطرح شدن مسئلهٔ جنگ در روابط خارجی- کاری به خوب بودن یا بد بودنِ آن ندارم، من به تبعاتش نگاه میکنم -کل اقتصاد را دچار بحران میکند چه برسد به اینکه این موضوع این همه مدت مطرح باشد و رویش اصرار باشد که رخ میدهد یا رخ نمیدهد. این فعال سیاسی اصلاح طلب با تاکید بر شکاف روز افزون دولت – ملت اظهار کرد: به لحاظ اجتماعی من معتقدم فروپاشی اجتماعی در ایران عملا رخ داده و تنها عاملی که موجب بروزِ این نمیشود همین قدرت عریان دولت است که امیدوارم همین قدرت هم قبل از اینکه کلّ جامعهٔ ما بازسازی بشود از بین نرود که اگر آن هم از بین برود ما با یک فروپاشی عیان اجتماعی روبرو خواهیم شد. شکاف دولت- ملت هم که به هر دلیلی از سال ۸۸ به بعد افزایش پیدا کرده است و فکر میکنم وضعیت اقتصادی ایران آن را بیشتر از گذشته خواهد کرد و اصولاً با یک وضعیت ناخرسند کنندهای روبرو خواهیم بود. وی ادامه داد: مثلا من در چند روز گذشته درگیر کارهای فرزندم در دانشگاه تهران برای میهمان شدن از شیراز به تهران و به دلایل پزشکی بودم. تمامِ مراحل را طبق ضوابط انجام دادیم که حالا کاری نداریم که هیچ کسی این کار را انجام نمیداد و آخر سر هم ما خسته شدیم و گفتیم اصلاً نمیخواهیم و همان شیراز بماند بهتر است. نکتهٔ کلیدیاش اینجاست که دانشگاه تهران که باید بازترین و خوش برخوردترین و سیالترین سیستمِ اداری را داشته باشد چنان نظام اداریِ فاجعه باری دارد که اگر چنانچه فردا دانشجو با کینه و نفرتی که از آن نظام اداری پیدا میکند از دانشگاه فارغ التحصیل شود خواهند دید که چه اتفاقی خواهد افتاد، چون امروز صدایشان نمیتواند در بیاید. این دانشگاه تهران است. ولی حالا شما میبینید که کل سیستم کمابیش یا از یک لحاظ درگیر فساد مالی است، و یا از یک لحاظ با ناکارآمدی نظام اداری رو به رو است. عبدی با انتقاد از عملکرد صدا و سیما اظهار داشت: وضع فرهنگی و اجتماعی هم به این گونه است که شکاف رسانهای که ما داریم در هیچ کجای دنیا نداریم. شما نگاه کنید! یک رسانهٔ رادیو و تلویزیون داریم که برای خودش یک شهر عظیمی است و به اندازهٔ چند کشورِ کوچک آنجا ساختمان دارد. شما فقط برون دادِ این سازمان را ببینید که رنگش از من و تو میپرد. شبکهای که ۴ نفر در یک اتاقی نشستهاند و ادارهاش میکنند. فقط یک ورزش نشان میدهند که آن را هم دوست ندارند و از سر اجباراست. بنابر این میخواهم بگویم این شکاف رسانهای یک تصویرِ بسیار ناخوشایندی را از آیندهٔ ما نشان میدهد که واقعاً من به لحاظ تحلیلی نمیدانم که چه اتفاقی خواهد افتاد. شاید یک کم هم میترسم از اینکه به آینده فکر کنم. او با پیشنهاد ۳ راهکار به جریان حاکم اعلام کرد: من نمیخواهم بگویم که کدامیک بر آن یکی تقدم یا تاخر دارد، فقط این سه راه را میگویم؛ یکی از این سه راه این است که جریان حاکم خودش را بازسازی کند، یعنی از این وضعیت بلاهت آوری که سیستمِ مدیریتی دارد به هر دلیلی تصمیم بگیرند که بیرون بیایند و یک نوعی عقلانیت را در سیستم تزریق کنند و افرادی را که قادر به این کار هستند را در مصدر کار بگنجانند و مملکت را از ریل خطرناک فعلی خارج کنند. یک راه دیگری که فکر میکنم میتواند برای جریان حاکم قابل تصور باشد، سازش خارجی هست. با خارج سازش کنند و کوتاه بیایند. یک راهِ دیگر این است که تفاهم و سازشِ داخلی صورت بگیرد. این کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی ضمن تاکید بر تعدد و پراکندگی اصلاح طلبان در فضای سیاسی کشور اظهار داشت: بعضی اوقات اگر میبینید اصلاح طلبها خیلی متعدد و پراکنده هستند و یا حتی غیر معمول حرف میزنند به دلیل این است که در یک برکهٔ ساکن و ساکت و آرامی قرار گرفتهاند و هر کدام از آنها در این برکه یک سازی میزند و میروند، امّا اگر یک جریان و یا یک جنبش اجتماعی ولو ضعیف به وجود بیاید همه سعی میکنند خودشان را با آن هماهنگ و تنظیم کنند که حالا یا آن جریان را تغییر میدهند و یا خودشان با آن همراه میشوند که فرقی در اصل موضوع نمیکند. امّا نهایتاً همه در یک مسیر حرکت میکنند. او با اشاره به صحبتهای آقای علوی تبار در جمع اعضای سازمان که ماه پیش اتفاق افتاد بیان کرد: چون من و آقای علوی تبار با هم حشر و نشرِ بیشتری داریم به این سبب هم همفکریمان هم بیشتر است. بنابر این ممکن است صحبتهایی که اینجا مطرح کردم با صحبتهای ایشان (علوی تبار) در قسمتهایی همپوشانی داشته باشد. نکتهای که باید عنوان کنم این است که شما میخواهید ببنید آیندهٔ اصلاح طلبی و احیاناً آیندهٔ اصلاح طلبان چه وضعی خواهد داشت؟ باید بگویم که اگر شما در یک کشتی نشسته باشید که این کشتی سالم است و در حال حرکت به سوی مقصدش است و یک گروهی در این کشتی هستند که در موردِ آیندهٔ خودشان صحبت میکنند، این یک کار معقولی است چرا که میتوانند بگویند برنامهٔ ما وقتی که این کشتی به مقصد میرسد چه است. امّا یک وقت یک گروهی در کشتی نشستهاند و این کشتی سوراخ شده و در حال غرق شدن است، آن وقت صحبت کردن از آیندهٔ آن گروه یک امرِ بیهوده و اضافی است. اینجا باید صحبت از آیندهٔ کشتی باشد. اگر در موردِ آیندهٔ این گروه هم میخواهیم بحث کنیم دقیقاً در ارتباط با آیندهٔ این کشتی باید بحث کنیم که این گروه چه نقشی در عبور سالم این کشتی از امواج و غرق شدن میتواند داشته باشد. بنابراین مهمترین برنامهای که اصلاح طلبها برای جلوگیری از غرق شدن این کشتی دارند این است که یک اراده و ایده روشنی را روی میز بگذارند. مجموعه اراده اصلاحات باید ایدههای کلیاش را حول و حوش چهار پنج موضوع و محور اساسی روز تنظیم بکند و با بیان روشن ارائه بکند. این روزنامه نگار و پژوهشگر اصلاح طلب ادامه داد: اما این کار کفایت نمیکند چون در سیاست کسی به دنبال ایدهٔ کسی نیست بلکه قدرتی که به دنبال تحقق این ایده است مهم است. مجموعهای که معرف قدرت اصلاح طلبان هست باید ارادهٔ خود را نشان بدهد. اصلاح طلبان علی رغم وسعتی که دارند ارادهٔ شکل گرفتهای ندارند. برای مثال در مورد بحث انتخابات هر روز یک رفتاری میکنند یا در مورد مخاطب مختلف نظرات مختلف ارائه میکنند. این رفتارها در سیاست نتیجه مطلوبی ندارند. این فعال سیاسی با تاکید بر ضرورت ثبات رفتاری اصلاح طلبان ذکر کرد: هر عملی یک چوب دارد و یک نون. اصلاح طلبان در اثر عدم ثبات رفتاری این چوب را میخورند اما نونش را نمیخورند. ارادهٔ اصلاحات مساله بسیار مهمی است که متجلی بشود. وی در پایان با تاکید بر اقدام از موضع قدرت اصلاح طلبان اظهار کرد: اصلاح طلبان باید خودشان را نسبت به آینده کشور متغیر مستقل تعریف کنند، یعنی با توجه به تغییری که میتوانند در آینده کشور بگذارند منتظر کارها و حرکات دیگران نباشند تا برای آنها راه را باز کنند و مسلما باید به تبعات این استقلال هم ملتزم باشند. منبع جرس