حق مسلم ما

دی ۰۵، ۱۳۹۰

سال جدید 2012 بر دوستان آزادگی مبارکباد !

بمناسبت سال جدید میلادی یه کارتون نوشتاری برای بچه های آزادگی . خوندنش سخت نیست اما آسون هم نیست .  سعی کردم از همه جناح ها و گروهها با هر مدل فکری در این نوشته یادی کنم , به امید اتحاد همه مردم ایران بر علیه حکومت اشغالگر اسلامی در سال 2012 . سال نو بر همگی دوستان آزادگی مبارکباد .


yeroozi  هوا سرد و 2fan ی بود ودر  Asemanحتیkhorshid  هم بسختی دیده میشد . با دخترم Saasaa از خونه اومدیم بیرون تا برای خرید سال جدید بریم خیابون  Khazar و از فروشگاه  Ramkal که همه وسایلش رو از کیش میاره یه کفش  Shabrang دار براش بخرم . اخه شروع سال جدید 2012 هست و بچه ها هدیه رو دوست دارند .  دیدم زیر چراغی که روی دیوار همسایه بود یه Farsi زبونی نوشته  Islamisshit یک کم نگران شدم و قلبم به  Tapesh افتاد  . توی فکر بودم که  Sami1 پسر همسایه بالاای نوشته یا  Kami  برادر  Shoocoh خانم , چرا که اینا از Mobarez  ان اصلی محله  1_Azadegi هستند که ما هم توش زندگی میکنیم , اما به خودم گفتم کار اینا نیست  , اینا هم Farhikhteh هستند هم Noandish  , اینجور کارا معمولا کار ولایتمداران است برای ایجاد تفرقه . Shayan ذکر است که  Kuche  ما هنوز آسفالت نشده .  Yekii نیست به این  Mashti نماینده شهر بگه بابا به فکر آسفالت هم باش . 25khordad سال قبل به جناب  Kaaveh شهردار منطقه نامه نوشتیم و هزار بار با خانم  Faezeh  فرماندار تلفنی حرف زدیم اما هیچ فایده ای نداشته . در همین رابطه یه  Javani از بچه های کوچه با Sabz TV  در 28mordad   امسال مصاحبه  کرده بود و سمندر هم در Yahoo یک پیام خبری گذاشته بود شاید به گوش مسئولین مخصوصا جناب Octupus استاندار محترم برسه و کوچه ما آسفالت بشه و ما از این بدبختی و گرد وخاک  Rahaii پیدا کنیم .  بگذریم , به قول Didi22 سر سال نو نق زدن و درد دل کردن شگون نداره !
خلاصه رفتیم و کفش رو خریدیم و یه عروسک Mangolehgoosh به اسم مارال هم  ! در بر گشت کنار خیابون  Pirooz  ی جلو مکدونالد دیدم یه تابلو گذاشتن ورود Mamnoe تعجب کردم . بالای ساختمون رو نگاه کردم دیدم یه  Tirandaz اون بالاست , به آقا پلیسه  که زیرSaye درخت ایستاده بود و یه بشقاب  Sibil داشت گفتم  Doroud چه خبره اینجا ؟ با دخترم اومدیم یه Kambo ی همبرگر سفارش بدیم . گفت  Tarannomمسلح به ماهی تابه و سیخ کباب چند  Iranilady رو گروگان گرفته و میگه تا گوشت Ahoo از منوی غذای مکدونالد حذف نشه گروگان ها رو آزاد نمی کنم . گفتم  ترنم تنهاست ؟ گفت نه با Reza4u واحتمالا با  Anti_h_a گروگان گیری کردن . گفتم خشونت لازم نیست  با Shenakht ی که من دارم  کافیه به Mirror زنگ بزنید سه سوت ماهی تابه رو از دستش میگیره یه Shahab سنگ هم میزنه تو کله اش . گفت میخوام زنگ بزنم اما موبایلم 30gnal نمی ده !
هوا کم کم غروب میکرد و ستاره ها نمایان میشدند . دخترم گفت مامی این   Mojahed ت ها به تو نیومده ,  Zabansorkh سر سبز میدهد برباد .  یه مجله  Zanroz  از مغازه Persiraner  بگیر تا بریم خونه وآماده شیم برای سال جدید , که امشب شام خونه خاله Hypatia مهمون هستیم , امشب میخوام به Kakam  پز بدم با این کفشای شبرنگدار. منم گفتم  Allii  ............., تو بزرگ بشی چی میشی مادر جون , ده تاParwin صد تا Parsim و هزار تا  Sheyda  باید بیان شاگردی .
اگه برای خوندن متن بالا مغزتون هنگ کرده یا Error داده مشکل من نیست , میتونید برای خوندن از Reza45 کمک بگیرید . شرمنده