حق مسلم ما

خرداد ۲۹، ۱۳۹۰

کدامیک زودتر می رود ؟



از دو سال قبل که جنبش سبز ایران راه افتاد , در تمام دنیا خیلی ها رفته اند . دیکتاتورهای تونس و مصر رفتند , دیکتاتور یمن رفته ولی میگه میام . به هرحال می خواهیم در مورد سه سوژه روز سئوالی را مطرح کنیم .

الف : بشار اسد سوری
ب: معمر قذافی لیبیا ئی
پ : سید علی حسینی خامنه ای ایرانی

بدون تردید اکثریت مردم سه کشور لیبی - سوریه و ایران , نه تنها دل خوشی از حاکمانشان ندارند بلکه از آنها متنفر هستند و خواهان حذف حکومتهای اسلامی آنها .
در لیبی قذافی جنایت و شقاوت را به جائی رسانده که ناتو و دولتهای غربی به کمک مردم لیبی آمده اند و با بمباران و اسلحه کشی می خواهند قذافی را حذف فیزیکی و شاید حذف سیاسی کنند . مردم لیبی در پناه بسیاری از دولتهای غربی سعی در حذف و پاک نمودن کشورشان از لوث وجود معمر قذافی دارند .الان قذافی مخفی است و دولت او نیمه رسمی است . خیلی کشورها او را به رسمیت نمی شناسند .

در سوریه مردم به خیابانها آمده اند و بدون ترس و با شجاعت رو در روی سربازان گمنام علوی می جنگند . کشته میشوند , زخمی می شوند , مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند و حتی زن و بچه هایشان را فرستاده اند مرز ترکیه تا در کمپ پناهندگان ( در خاک ترکیه ) در امنیت باشند . مردم سوریه خستگی ناپذیر حدود سه ماه است که در خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ با نوکران علوی اسد می جنگند و حکومت اسد را در انظار جهانی تا ورشکستگی کامل مشروعیت سیاسی پائین آورده اند . الان اسد شرمنده لبنان و ترکیه است , حکومت او لرزان است و بسیاری از سیاسیون دول غربی او را واژگون می بینند .

در ایران جمعیت میلیونی روزهای آغازین در تظاهرات بسیار تقلیل یافته , گروه ها و دسته های متفاوت که تا همین یکسال قبل همه سبز بودند , دسته دسته شده اند . اینترنت و تلویزیونهای ماهواره ای و مصاحبه و کنفرانس و نامه نگاری و ... در دستور کار دارند . می گویند " جنبش بدون خشونت داریم " که خیلی هم خوب است و ما هم از خشونت بی زاریم و هیچ آدم عاقلی هم خشونت دوست ندارد , کار نداریم که در تاریخ هیچ دیکتاتوری با لبخند و گل بدست تاج و تخت سلطانی را رها نکرده . به هر حال کشته دادیم , تحقیر شدیم , زندانی دادیم , وضع اقتصادی و معیشتی مان بدتر شد و همان اپوزیسیون نیم بند هم که تقریبا یکدل بودند در آغاز پیدایش جنبش سبز , کم کم مثل جگر زولیخا دارند تکه پاره میشوند و به سی و دو سال قبل بر می گردیم . الان خامنه ای رهبر است و محمود رئیس دولت , تمام کشورهای جهان آنها را بر خلاف دل ما به رسمیت می شناسند , ما هم خسته گرفتار یارانه هستیم و انتخابات پیش رو یا در گیر تجاوز به یک زن و انتقال تیم فوتبال نفت به اراک یا خراب کردن آقا و خانم الف و ب که در خارج ایران است و ...

حال با توجه به نوشته های بالا که بسیار مختصر بود . کدامیک زودتر می رود ؟ قذافی - اسد - خامنه ای

چرا ما مردم ایران اینقدر به دست و پای هم می پیچیم تا یکی را خراب کنیم . یکروز نوری زاده یک روز ارجمند یک روز واحدی یک روز رضا پهلوی یک روز آن یک روز این یک روز ... چرا ؟ چرا ؟
مگر همه اپوزیسیون خواهان بر کناری ملایان نیستند ؟ مگر همه اپوزیسیون به صندوق رای اعتقاد ندارند ؟
به عقیده من این وضعیت به بقا و دوام حکومت اسلامی بیشتر کمک می کند . مردم را مایوس و خسته میکند .تا نظر شما چه باشد ؟