آورده اند که کفن دزدی در بستر مرگ افتاده بود،پسر خویش را فراخواند، پسر به نزد پدر رفت گفت ای پدر امرت چیست ؟پدر گفت ،پسرم من تمام عمر به کفن دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی بدنبالم بود اکنون که در بستر مرگم و فرشتهءمرگ را نزدیک حس میکنم بار این نفرین بیش از پیش بردوشم سنگینی میکند.از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.
پسر گفت ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازمپدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد.از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می دزدید و چوبی به ماتحت آن مردگان فرو مینمود وازآن پس خلایق میگفتند خدا کفن دزد اول را بیامرزد که فقط میدزدید وچنین بر مردگان ما روا نمیداشت!!!
حال به نظر شما باید به میرحسین موسوی رأی داد که خدایش بیامرزد؟
====================
چرا باید در انتخابات شرکت کنیم یا نکنیم ؟ اصلا انتخابات ایران چگونه است ؟ رئیس جمهوری چگونه و چرا معین میشود ؟ و دهها سوال مانند اینها . برای جوانان مینویسم که خاطرات تاریخی کمتر دارند . من به کسی نمی گویم رای بده یا رای نده .یا اینکه به چه کسی باید رای داد یا نداد .
حکومت اسلامی ایران از بدو تاسیس تا بحال حکومت شل کن سفت کن بوده است . یک نفر را آماده میکنند و دولت را تحویلش میدهند ، طرف بسیار سهل و آسان میگیرد و خبر کمتری از بگیر بگیر و ببند ببند هست در نتیجه مردم راضی تر هستند و امورات میگذرانند و معیشتشان چندان درد ناک نیست ، روسری ها نازک میشود و موها بلند .... در این مدت کسانی که اجیر شده هستند فریاد وا اسلاما و وامصیبتا سر میدهند و کفن پوش و... چهار سال با احساسات و اعتقادات مردم بازی میکنند که اسلام در خطر افتاد و ... مردم ایران هم که اکثرا مسلمانند و اعتقادات مذهبی کم و بیشی دارند . در نتیجه سوار موج میشوند و ناخواسته آن میکنند که سناریستها میخواهند . در انتخابات شرکت میکنند و یک تندرو را رئیس دولت میکنند که از اسلام دفاع کند و آنرا صادر ایضا . این بار بر خلاف دولت قبلی ، روسری ها کلفت میشود و موها کوتاه و بگیر بگیر .
در این چهار سال آنقدر زندگی به لحاظ اجتماعی و اقتصادی سخت میشود. ... که مردم به جان آمده ، به خیال خودشان برای بهبود وضع حاکم یک نفر را رئیس دولت میکنند که اهل سخت گیری نیست . یا سخت گیری کمتری دارد و.... این سیکل به همینگونه ادامه میابد و مردم همیشه انتخاب بد از بدتر میکنند و به زعم خودشان در سرنوشت خویش نقشی دارند .
هرگز شعارهای انتخاباتی دوره های قبل را بیاد آورده ایم . چرا شعارهای انتخاباتی یک درمیان تند و نرم است .؟ کدام کاندیدای منتخب که اصلح بوده و انتخاب شده توانسته است شعارهایش را عملی کند ؟
بعضی ها بهتر بازی میکنند هشت ساله حاکم اند به عبارتی اگر قرار است سختگیری کنند آنرا برای 8 سال طراحی میکنند و اگر باید نرم باشند طرح 8 ساله تساهل را ملاک کار خود میکنند . این میان ان کسانی ضرر میکنند که برنامه کارشان را 4 ساله می بندند .
به نظرم این عمر و جوانی مردم ایران است که هدر میشود ، و این جیب بعضی ها که چاق .
وقتی که جمع شدن یا بوجود آمدن گشت ارشاد ، اضافه یا کم شدن تعطیلات رسمی سالانه ، پرداخت یا عدم پرداخت ماهانه 50 هزار تومان ، نازک شدن یا کلفت شدن روسری ، آزاد شدن بنزین کو پنی یا کوپنی کردن بنزین آزاد ، ارزان شدن نان یا گران شدن آن و... یکبار برای حمایت از مردم مستضعف و یکبار برای دفاع از اسلام ، یکبار برای خودکفایی و یکبار بنام صادرات ، اهداف اصلی در شعار های انتخاباتی هر دوره به تناوب باشد و توزیع سیب زمینی و آش شله قلم کار و... روشهای جذب آرای مردمی باشد . آیا باید در انتخابات شرکت کرد یا نکرد .؟ و چرا ؟
این سیکل تا کی ادامه خواهد داشت ؟ سناریو نویس اصلی این داستان کیست ؟ مردم ایران این وسط چیکاره اند ؟
حکومت اسلامی ایران از بدو تاسیس تا بحال حکومت شل کن سفت کن بوده است . یک نفر را آماده میکنند و دولت را تحویلش میدهند ، طرف بسیار سهل و آسان میگیرد و خبر کمتری از بگیر بگیر و ببند ببند هست در نتیجه مردم راضی تر هستند و امورات میگذرانند و معیشتشان چندان درد ناک نیست ، روسری ها نازک میشود و موها بلند .... در این مدت کسانی که اجیر شده هستند فریاد وا اسلاما و وامصیبتا سر میدهند و کفن پوش و... چهار سال با احساسات و اعتقادات مردم بازی میکنند که اسلام در خطر افتاد و ... مردم ایران هم که اکثرا مسلمانند و اعتقادات مذهبی کم و بیشی دارند . در نتیجه سوار موج میشوند و ناخواسته آن میکنند که سناریستها میخواهند . در انتخابات شرکت میکنند و یک تندرو را رئیس دولت میکنند که از اسلام دفاع کند و آنرا صادر ایضا . این بار بر خلاف دولت قبلی ، روسری ها کلفت میشود و موها کوتاه و بگیر بگیر .
در این چهار سال آنقدر زندگی به لحاظ اجتماعی و اقتصادی سخت میشود. ... که مردم به جان آمده ، به خیال خودشان برای بهبود وضع حاکم یک نفر را رئیس دولت میکنند که اهل سخت گیری نیست . یا سخت گیری کمتری دارد و.... این سیکل به همینگونه ادامه میابد و مردم همیشه انتخاب بد از بدتر میکنند و به زعم خودشان در سرنوشت خویش نقشی دارند .
هرگز شعارهای انتخاباتی دوره های قبل را بیاد آورده ایم . چرا شعارهای انتخاباتی یک درمیان تند و نرم است .؟ کدام کاندیدای منتخب که اصلح بوده و انتخاب شده توانسته است شعارهایش را عملی کند ؟
بعضی ها بهتر بازی میکنند هشت ساله حاکم اند به عبارتی اگر قرار است سختگیری کنند آنرا برای 8 سال طراحی میکنند و اگر باید نرم باشند طرح 8 ساله تساهل را ملاک کار خود میکنند . این میان ان کسانی ضرر میکنند که برنامه کارشان را 4 ساله می بندند .
به نظرم این عمر و جوانی مردم ایران است که هدر میشود ، و این جیب بعضی ها که چاق .
وقتی که جمع شدن یا بوجود آمدن گشت ارشاد ، اضافه یا کم شدن تعطیلات رسمی سالانه ، پرداخت یا عدم پرداخت ماهانه 50 هزار تومان ، نازک شدن یا کلفت شدن روسری ، آزاد شدن بنزین کو پنی یا کوپنی کردن بنزین آزاد ، ارزان شدن نان یا گران شدن آن و... یکبار برای حمایت از مردم مستضعف و یکبار برای دفاع از اسلام ، یکبار برای خودکفایی و یکبار بنام صادرات ، اهداف اصلی در شعار های انتخاباتی هر دوره به تناوب باشد و توزیع سیب زمینی و آش شله قلم کار و... روشهای جذب آرای مردمی باشد . آیا باید در انتخابات شرکت کرد یا نکرد .؟ و چرا ؟
این سیکل تا کی ادامه خواهد داشت ؟ سناریو نویس اصلی این داستان کیست ؟ مردم ایران این وسط چیکاره اند ؟