آنچه كه در سال 2006 در لبنان رخ داد و آنچه امروز در غزه رخ مى دهد كار غير مستقيم جمهوری اسلامی ايران است. هدف آن است كه هر چند وقت يك بار منطقه به آتش كشيده شود تا جمهوری اسلامی ايران وقتى اضافى براى تحقق اهداف دراز مدتش بيابد. از طريق ايجاد اغتشاش و برپايى نزاعهاست كه جمهوری اسلامی ايران مى تواند با آرامش استراتژى بزرگ خود را به مرحله اجرا در آورد. چه باك از اين كه هزاران نفر بميرند وقتى كه در فرهنگ مسلط بر عقلهاى منطقه ما، براى انسان ارزشى قائل نباشند. انسان در اين فرهنگ بيش از آن كه موجودى به خودى خود ارزشمند تلقى شود، تنها به عنوان ابزارى براى پيشبرد اهدافى مشخص مطرح است. اين كه اسرائيل به غزه يا لبنان حمله كرده و مى كند بنظر من بايد بيشتر نقشه جمهوری اسلامی ايران تلقى شود تا كار اسرائيل بدون برنامه ريزى ايران...// از سوى ديگر اينكه اكنون غزه زير ضرب اسرائيل قرار مى گيرد، به معناى بازگشت كامل سوريه به آغوش جمهوری اسلامی ايران و متوقف كردن مذاكرات صلح دمشق- تل اويو است. چرا كه اگر مذاكرات اين دو به جايى مى رسيد، يك هم پيمان استراتژيك مهم در اجراى طرح منطقه اى جمهوری اسلامی ايران از تهران فاصله مى گرفت. آرى، مساله در اينجا، سيطره جمهوری اسلامی ايران است و بس. بگذار كودكان غزه در راه رسالت مكتبى ايران بميرند. بگذار غزه در زير آوارهاى خويش دفن شود، سر حماس سلامت، رهبران دمشق و غيره هم كه در امن وامانند. خدا به داد فلسطينى سرگشته و بى پناه برسد كه نمى داند ضربه از كجا حواله اش مى شود، از برادرى كه سرنوشتش را بدست او سپرده است، يا از دوستى كه به وى اعتماد كرده است، و يا دشمنى كه از او نمى توان توقع دلسوزى داشت؟
منبع
.