نیروی انتظامی زیر نظر رهبر فعالیت میکند و رئیس کل ان مستقیم توسط رهبر مشخص میشود . نیروی انتظامی جانشین مقام معظم رهبری در کوچه و خیابان است . سید علی خامنه ای ملعون این لباس سبزهای رشوه گیر را مسئول امنیت در کوچه و خیابان کرده و این بی وجودان آلوده به فساد نمایندگان رسمی سید علی به منظور امنیت در خیابان هستند .
داستان کوتاه زیر نقل قول مستقیم حاضران در صحنه است !
.... نیمه شعبان همه خیابانها غرق نور بودند و کوچک و بزرگ برای شب جشن ثانیهشماری میکردند. علی ۱۶ سال بیشتر نداشت و با مینیموتوری که به تازگی خریده بود همراه دوستش راهی فلکه چهارم خزانه شد. جمعیت زیادی بود. در ۱۰۰ متری حسینیه قمربنیهاشم و در حاشیه میدان روی موتورش نشست. هیاهویی به پا بود تا این که مأمور موتوری کلانتری ۱۶۰ خزانه ( نماینده حکومت سید علی ) سررسید. «علی» از ترس همراه نداشتن مدارک موتور و نداشتن گواهینامه به دوستش گفت میخواهد آنجا را ترک کند اما خیلی دیر شده بود و مأمور موتوری خود را به علی رساند. علی و دوستش ترسیده بودند، موتور خاموش بود و نمیتوانستند فرار کنند، آنجا محلهشان بود و همه آنها را میشناختند. مأمور پلیس ( نماینده رسمی سید علی ) در برابر علی ۱۶ ساله ایستاد و با بیان این که پسربچه مشروبات الکلی خورده است وی را بازخواست کرد. «علی» گفت که مست نیست و هنوز حرفهایش تمام نشده بود که مأمورنیروی انتظامی ( نماینده رسمی سید علی ) وی را به عقب هل داد و این پسربچه و موتورش روی زمین افتادند. وقتی دوستان و بچه محلهای «علی» برای هواخواهی به سمت وی دویدند مأمور پلیس ( جانشین مقام معظم رهبری برای امنیت در کوچه و خیابان ) اسلحهاش را به دست گرفت و ۲ تیر هوایی شلیک کرد. همه بهت زده شدند. «علی» باز وحشتزده اصرار کرد که گناهی ندارد و مست نیست و از مأمور خواست دست از سرش بردارد. همه دیدند جانشین سید علی حسینی خامنه ای در امنیت کوچه و خیابان تپانچهاش را به نزدیک علی برد، هیچ کس فکر نمیکرد گلولهای شلیک شود، اما صدای انفجار همه را سر جایشان خشک کرد. دیگر جشنی در کار نبود، علی نالهکنان روی زمین افتاد و خون اطرافش را رنگی کرد. اینها ادعاهای کسانی است که سوگند میخورند با چشمان خود چنین صحنه باورنکردنی را دیدهاند و هنوز شوکه هستند....
واقعا قاتل علی , سید علی است ؟
داستان کوتاه زیر نقل قول مستقیم حاضران در صحنه است !
.... نیمه شعبان همه خیابانها غرق نور بودند و کوچک و بزرگ برای شب جشن ثانیهشماری میکردند. علی ۱۶ سال بیشتر نداشت و با مینیموتوری که به تازگی خریده بود همراه دوستش راهی فلکه چهارم خزانه شد. جمعیت زیادی بود. در ۱۰۰ متری حسینیه قمربنیهاشم و در حاشیه میدان روی موتورش نشست. هیاهویی به پا بود تا این که مأمور موتوری کلانتری ۱۶۰ خزانه ( نماینده حکومت سید علی ) سررسید. «علی» از ترس همراه نداشتن مدارک موتور و نداشتن گواهینامه به دوستش گفت میخواهد آنجا را ترک کند اما خیلی دیر شده بود و مأمور موتوری خود را به علی رساند. علی و دوستش ترسیده بودند، موتور خاموش بود و نمیتوانستند فرار کنند، آنجا محلهشان بود و همه آنها را میشناختند. مأمور پلیس ( نماینده رسمی سید علی ) در برابر علی ۱۶ ساله ایستاد و با بیان این که پسربچه مشروبات الکلی خورده است وی را بازخواست کرد. «علی» گفت که مست نیست و هنوز حرفهایش تمام نشده بود که مأمورنیروی انتظامی ( نماینده رسمی سید علی ) وی را به عقب هل داد و این پسربچه و موتورش روی زمین افتادند. وقتی دوستان و بچه محلهای «علی» برای هواخواهی به سمت وی دویدند مأمور پلیس ( جانشین مقام معظم رهبری برای امنیت در کوچه و خیابان ) اسلحهاش را به دست گرفت و ۲ تیر هوایی شلیک کرد. همه بهت زده شدند. «علی» باز وحشتزده اصرار کرد که گناهی ندارد و مست نیست و از مأمور خواست دست از سرش بردارد. همه دیدند جانشین سید علی حسینی خامنه ای در امنیت کوچه و خیابان تپانچهاش را به نزدیک علی برد، هیچ کس فکر نمیکرد گلولهای شلیک شود، اما صدای انفجار همه را سر جایشان خشک کرد. دیگر جشنی در کار نبود، علی نالهکنان روی زمین افتاد و خون اطرافش را رنگی کرد. اینها ادعاهای کسانی است که سوگند میخورند با چشمان خود چنین صحنه باورنکردنی را دیدهاند و هنوز شوکه هستند....
واقعا قاتل علی , سید علی است ؟