حق مسلم ما

خرداد ۲۹، ۱۳۸۸

بيانيه ای خطاب به علما، حسن يوسفی اشکوری


بسم الله الّرحمان الّرحيم

محضر محترم فقيهان و صاحبان مقام مرجعيت دينی با سلام و آرزوی سلامتی و بهروزی برای شما و تمام مسلمانان و ملت سرفراز ايران بی گمان شما نيز، مانند ديگران و حتی اکثر مردم جهان، از آنچه در اين روزها بر کشور و نظام جمهوری اسلامی و مردم ايران می گذرد آگاهيد و به خوبی می دانيد که بر مردم چه می گذرد. طبق معمول انتخاباتی برگزار شد اما اين بار نتايج و فرجام آن طبق معمول نبود و همين امر به اعتراضات گسترده و بی سابقه ای منجرشد. گرچه در جمهوری اسلامی و بويژه پس از تصويب و اعمال نظارت استصوابی شورای نگهبان هيچگاه انتخاباتی سالم، رقابتی، عادلانه و منطبق با اصول حاکميت ملی و سازگار با معيارهای نظام جمهوری و عاری از هرگونه شبهه و اعتراض و اشکال حقوقی برگزار نشده است، اما اين بار در انتخابات دهمين دورة رياست جمهوری شاهد رخداد واقعا بی مانندی بوديم. نتايج اعلام شده اين انتخابات چندان غير عادی و شگفت انگيز است که می توان گفت از سطح تقلب و دستکاری مرسوم و دستکاريهای معمول فرا تر رفته و به يک کودتای انتخاباتی و سياسی ارتقا يافته است. اين نتايج چندان نا معقول و غير طبيعی است که اين گمان پديد می آيد که گويا عمدی در کار بوده است تا اقتدار گرايان اقتدار خود را به رخ رقيبان بکشند و يا به اکثريت قاطع ملت ايران که آشکارا به کانديدايی غير از کانديدای منتخب حاکميت و وزارت کشور رأی داده اند دهن کجی نمايند. من در مقام داوری در اين باب نيستم اما از باب نمونه اشاره می کنم چگونه می توان پذيرفت آرای جناب حجت الاسلام کروبی در سراسر ايران حدود ۳۳۰ هزار رأی باشد؟به هر حال اکنون پس از اين رخداد نامتعارف و خلاف شرع و قانون، که روشن نيست به چه دليل و انگيزه ای صورت گرفته است، سه کانديدايی که به اين اقدام نا مشروع معترض اند و اکثريت قاطع رأی دهندگان به حق به اعتراض بر خاسته اند و حق از دست رفته خود را طلب می کنند، اما حاکميت به جای آن که به اعتراض کاملا مشروع آنان توجه کند و حداقل به اقناع معترضان و افکار عمومی ايران و حتی جهان، که ناظر اين رخداد شگفت اند، اهتمام کند، از يک سو در مقام فريب و اغفال اينان است و از سوی ديگر مشت آهنين خود را به مردم بی دفاع و مسالمت جو نشان می دهد. جوانان و دانشجويان در دانشگاهها و در خيابانها مضروب و مجروح می شوند و شماری کشته شده اند و خانواده هايی به سوگ نشسته اند. چنين می نمايد که قرار نيست به اعتراضات گستردة ملی و در خواست سه کانديدای معترض به طور جدی رسيدگی شود. احتمالا آتشی که جاهلانه و شايد مغرضانه روشن شده است، به اين زودی خاموش نمی شود.
در اين ميان انظار نگران کشور و مردم بار ديگر متوجه شما علما و مراجع محترم اسلام شده است. هر کدام از شما دوستداران و پيروانی در چهار چوب سنت مرجعيت و اجتهاد و تقليد داريد و در مجموع هنوز نيز به، رغم ضربات وارده بر پيکر مرجعيت سنتی شيعه، در جامعه ديندار ايرانی محترم و صاحب نفوذ کلام و اثر هستيد. بی گمان همان اندازه که نگران دين و سرنوشت ارزشهای دينی هستيد، به سرنوشت مردم و حفظ دمای خلق خدا و احوال مملکت و استقلال و تماميت ارضی ايران عزيز نيز دلبسته ايد و برای آينده اين سرزمين نيز نگران ايد. از سوی ديگر بسياری از شما در تأسيس نظام جمهوری اسلامی نقش داشته ايد و از اين رو در برابر اعمال و رفتار مسؤلان ان نظام دينی مسؤليد و مردم از شما انتظار پاسخگويی و حداقل ياری و کمک دارند. با اين که جناب موسوی از شما ياری خواست اما تا کنون پاسخ در خور از اکثريت علمای محترم در يافت نکرد. بسياری از عالمان شيعه در طول تاريخ هزارساله خود از يک سو پناهگاه مردم و ستمديگان بودند و در برابر تعديات فرمانروايان از فرودستان حمايت می کردند و از سوی ديگر به دليل منزلت اجتماعی ممتاز و يا پيوستگی به فرمانروايان برای حل چالشهای اجتماعی و سياسی بين مردم و حاکميت ها کمک می کوشيدند.
اکنون چنين می نمايد که چالش بزرگ و شايد خطرناکی بين حاکميت جمهوری اسلامی و مردم ايران در حال رخ دادن است و اگر به زودی به درستی و بر وفق حق و عدل و ادای امانت چاره نشود، ممکن است به حوادث تلخ و طبعا زيانبار برای کشور و دين و اخلاق و معنويت ديرين ايرانی و اسلامی منتهی شود. آشوب و درگيری و خشونت به سود هيچ کس نيست. اما طبق تجارب مکرر تاريخی بی اعتنايی حاکمان به خواسته های حق و قانونی توده های ملت، فرجامی جز نا آرامی و اعتراض و شايد خشونت ندارد. چنان که در رژيم گذشته نيز چنين شد. در طول چهار سال عمر دولت نهم، چنان بحرانی در عرصه بين المللی و در سياست و اقتصاد و فرهنگ و حتی اخلاق و دين پديد آمد که تمام علاقه مندان به دين و کشور و نظام جهوری اسلامی نگران شده و با احساس مسؤليت بر آن شدند که از طريق قانونی و به شکل مدنی دست به تغيير بزنند و اندکی کاستی ها را جبران کنند. اما با ديوار تصلب و جزميت و قدرت نمايی نا مشروع رو برو شدند. در عين حال ميليونها ايرانی هوشمند و آگاه با متانت و مدنی به اعتراض بر خاسته است. پاسخ اين اعتراض مشت آهنين و گلوله نيست. از شما بزرگواران، به عنوان امين دينداران و حتی عموم مردم ايران، انتظار است که تا دير نشده برای حل اين جدال بد فرجام اقدام کنيد و به هر شکلی که خود صلاح می دانيد کاری بکنيد. شما می توانيد با بی طرفی و با رعايت حق و عدل و قانون سفير صلح و آرامش باشيد. اگر زمانی فقيه و مرجع بزرگ شيعه مرحوم آيت الله العظمی بروجردی در ارتباط با دربار پهلوی دوم گره ها را می گشود، اکنون در ارتباط با يک نظام اسلامی و ولايی، که وامدار شما است، بهتر می توانيد گرهی بگشاييد و پيام آور صلح و عدالت و امنيت و آرامش باشيد. به هر حال با توجه به اين که نظام حاکم يک حکومت مذهبی و غالبا مورد تأييد شما است، طبيعی است که اعمال و رفتار آن نيز به حساب شما و دين نهاده می شود. از اين رو مسؤليت شما حضرات عالمان دين بيش از ديگران است.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضیحسن- حسن يوسفی اشکوری۲۷ خرداد ۱۳۸۸