
شاید بتوان گفت گلشیفته فراهانی میتواند سمبل آزادگی و آزادی اجتماعی جامعه اسلامزده ایران باشد . جامعه ای که نه مسلمان است و نه میخواهد مسلمان باشد , اما مجبور است با ریاکاری به زندگی دوگانه فاجعه بار استمرار بخشد . آنها هم که مسلمانند و ایرانی از این فرهنگ ریاکاری اسلامی ایران خسته و ناراحت و معترض اند . اما آنچه به جایی نمی رسر فریاد است .... افزایش مهاجرت زنان محجبه ایرانی به همراه خانواده به بلاد کفر ناشی از نارضایتی سیاستهای غلط نظام دیکتاتوری اسلامی است . اگر در اروپا و یا آمریکای شمالی زندگی میکنید در سالهای اخیر با افزایش زنان مومن و محجبه ایرانی روبرو شده اید که نه تنها حزب اللهی نیستند بلکه به اعتراف خودشان از حکومت اسلامی فرار کرده اند تا در دیار ریا و دورویی بچه هایشان بزرگ نشوند .
مهدی خلجی اسلام شناس و پژوهشگر اجتماعی و سياسی ساکن آمريکا میگوید : «آنچه که در اين گونه اتفاقات مهم است اين است که يک فرد، جهان خودش را خلق کند به شکلی که خودش میخواهد و در اين راه از ملامت سنت يا هجوم افکار عمومی يا فشارهای سياسی نترسد. ما در جامعه ايران نيازمند اين هستيم که فرديت انسانها و شهروندان را تحميل کنيم بر دولت. وقتی شما بتوانيد اين کار را بکنيد کم کم میتوانيد اين حريم خصوصی را به لايههای سنتی جامعه ايران هم بپذيرانيد. اين بسيار پرهزينه است قطعاً. آنچه که مهم است اين است که خانم گلشيفته فراهانی بار اولی نيست که اين کار را کرده. اين ستايش برانگيز است از اين جهت که اين دليریها میتواند افراد ديگر را دلير کند که در حوزه و در جهان خودشان، خودشان باشند، آنچه که جامعه ايران به شدت ازش رنج میبرد، رياکاری و سالوس ورزی...